شرح احوال و نقد و تحلیل آثار عطّار نیشابوری
نویسنده:
بدیع الزمان فروزانفر
امتیاز دهید
کتاب حاضر ، شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین محمد عطّار نیشابوری ، تالیف مرحوم بدیع الزمان فروزانفر در 687 صفحه می باشد.
از مجموعه آثار عطّار می توان به کتب ارزشمندی چون تذکرة الاولیاء ، منطق الطّیر ، اسرار نامه ، الهی نامه و مصیبت نامه اشاره کرد.
مرحوم بدیع الزمان فروزانفر پس از تفحصی که در زندگی ، عقاید ، دین و فرزندان عطار داشته اند. این آثار را مورد تحقیق و بررسی قرار داده اند که برای علاقمندان و به ویژه برای دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی بسیار مفید است :
نقد و تحلیل الهی نامه
نقد و تحلیل منطق الطیر
نقد و تحلیل مصیبت نامه
( از منطق الطیر : خطاب مرغان ) :
ما همه سرگشتگان درگهیم
بیدلان و بیقراران رهیم
مدتی شد تا در این راه آمدیم
از هزاران ، سی به درگاه آمدیم
بر امیدی آمدیم از راه دور
تا بود ما را در این حضرت حضور
کی پسندد رنج ما آن پادشاه
آخر از لطفی کند در ما نگاه
بیشتر
از مجموعه آثار عطّار می توان به کتب ارزشمندی چون تذکرة الاولیاء ، منطق الطّیر ، اسرار نامه ، الهی نامه و مصیبت نامه اشاره کرد.
مرحوم بدیع الزمان فروزانفر پس از تفحصی که در زندگی ، عقاید ، دین و فرزندان عطار داشته اند. این آثار را مورد تحقیق و بررسی قرار داده اند که برای علاقمندان و به ویژه برای دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی بسیار مفید است :
نقد و تحلیل الهی نامه
نقد و تحلیل منطق الطیر
نقد و تحلیل مصیبت نامه
( از منطق الطیر : خطاب مرغان ) :
ما همه سرگشتگان درگهیم
بیدلان و بیقراران رهیم
مدتی شد تا در این راه آمدیم
از هزاران ، سی به درگاه آمدیم
بر امیدی آمدیم از راه دور
تا بود ما را در این حضرت حضور
کی پسندد رنج ما آن پادشاه
آخر از لطفی کند در ما نگاه
آپلود شده توسط:
simin
1392/10/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شرح احوال و نقد و تحلیل آثار عطّار نیشابوری
گفت اگر نام مهین ذوالجلال
می شناسی بازگوی ای مرد نیک
گفت: <نان> است این بنتوان گفت لیک
مرد گفتش: احمقی و بی قرار
کی بود نام مهین <نان> ؟ شرم دار
گفت در قحط نیشابور ای عجب
می گذشتم گرسنه چل روز و شب
نه شنودم هیچ جا بانگ نماز
نه دری بر هیچ مسجد بود باز
من ندانستم که نان نام مهینست
نقطه جمعیت و بنیاد دینست.
ما از پی سنایی و عطار آمدیم
حضرت مولوی
به وسعت همه هستی از محضرتان متشکرم.
هرکه با جان عشق بازد این خطاست / عشق بازیدن ز جانی دیگر است
عاشقی بس خوش جهانی است ای پسر / وان جهان را آسمانی دیگر است
کی کند عاشق نگاهی در جهان/ زانکه عاشق را جهانی دیگر است
در نیابد کس زبان عاشقان / زانکه عاشق را زبانی دیگر است
کس نداند مرد عاشق را ولیک / هر گروهی را گمانی دیگر است
نیست عاشق را به یک موضع قرار / هر زمانی در مکانی دیگر است
نی خطا گفتم برون است از مکان / لامکان او را نشانی دیگر است
گرچه عاشق خود در اینجا در میان است / جای دیگر در میانی دیگر است
جوهر عطار در سودای عشق / گویی از بحری و کانی دیگر است
گناه خلق با دیوانت رفته
ز نادانی دلی پرزرق و پرمکر
گرفتار علی گشتی و بوبکر
اسرارنامه
اکنون من و زناری در دیر به تنهایی
دی زاهد دین بودم سجاده نشین بودم
ز ارباب یقین بودم سر دفتر دانایی
امروز دگر هستم دُردی کشم و مستم
در بتکده بنشستم دین داده به ترسایی
نه محرم ایمانم نه کفر همی دانم
نه اینم و نه آنم تن داده به رسوایی
دوش از غم فکر و دین یعنی که نه آن نه این
بنشسته بدم غمگین شوریده و سودایی
ناگه ز درون جان در داد ندا جانان
کای عاشق سرگردان تا چند ز رعنایی
روزی دو سه گر از ما گشتی تو چنین تنها
باز آی سوی دریا تو گوهر دریایی
پس گفت در این معنی نه کفر نه دین اولی
برتو شو ازین دعوی گر سوختهی مایی
هرچند که پر دردی کی محرم ما گردی
فانی شو اگر مردی تا محرم ما آیی
عطار چه دانی تو وین قصه چه خوانی تو
گر هیچ نمانی تو اینجا شوی آنجایی
بیستوپنجم فروردین، روز بزرگداشت عطار نیشابوری گرامی باد
فلسفه را خوش نمیدارد، از این رو که:
زان که این علم را چه و چون
ره زند، بیشتر بر مردم آگه زند
عطار علت مخالفت خود با فلسفه را این نکته بیان میکند که: فلسفه، با چند و چون و مقولات منطق ارسطویی، آدمی را فریب میدهد و نسبت به غیب منکر مینماید.
باسپاس فراوان از سایت بی نظیر کتابناک و علاقه مندان به فرهنگ و ادب
نام او را "محمد" و لقبش را «"فریدالدین" و کنیه اش را "ابوحامد" نوشته اند.
نام پدر عطار هم ابراهیم است .
مادر او هم چنانکه از کلام عطار بر می آید، زنی اهل معنی و خلوت گزیده بوده است.
عطار در وصف مادر خود سروده است:
اگر چه رابعه صد تهمتن بود
ولیکن ثانی این نیک زن بود
چنان پشتم قوی داشت آن ضعیفه
که ملک شرع را روی خلیفه. .. .
نبود او زن که مرد معنوی بود
سحرگاهان دعای او قوی بود
شیخ عطار داروخانه ای داشته که در آن به طبابت می پرداخته است:
به داروخانه پانصد شخص بودند
که در هر روز نبضم می نمودند
و در همان ایام، شعر هم می سرود و دو کتاب معروف «مصیبت نامه» و «الهی نامه» را در داروخانه آغاز کرد:
مصیبت نامه کاندوه جهان است
الهی نامه کاسرار عیان است
به داروخانه کردم هر دو آغاز
چه گویم زود رستم زان و این،باز
ظاهرا اشتغال در طبابت عطار را از هر کس بی نیاز می کرد:
بحمدا... که در دین بالغم من
به دنیا از همه کس فارغم من
هر آن چیزی که باید بیش از آن هست
چرا یازم به سوی این و آن دست؟
به همین سبب است که شیخ زبان به مدح شاهان نیالود و قدر و منزلت سخن را نکاست
لاجرم اکنون سخن با قیمت است
مدح منسوخ است و دقت حکمت است
دل زمنسوخ و زممدوحم گرفت
ظلمت ممدوح در روحم گرفت
تا ابد ممدوح من حکمت بس است
در سر جان من این همت بس است
آثارعطار
فهرست دقیقی از آثار عطار در دست نیست. تعداد کتابهایی را که به او نسبت داده اند، از صد جلد متجاوز است وبه عدد سوره قرآن مجید 114 اثردانسته اند.
در پر گویی عطار حرفی نیست. خود او هم به این نکته اشاره داد:
ز هر در گفتم و بسیار گفتم
چو زیر چنگ شعری راز گفتم
کسی کو چون منی را عیب جویست
همین گوید که او بسیار گویست
ویژگی سخن عطار نیشابوری
عطار، یکی از شاعران بزرگ صوفیه و از مردان نام آور تاریخ ادبیات ایران است.
سخن او ساده و گیراست.
او برای بیان مقاصد عرفانی خود بهترین راه را که همان آوردن کلام ساده و بی پیرایه و خالی از هرگونه آرایش است را انتخاب کرده است.
او اگر چه در ظاهر کلام و سخن خود آن وسعت اطلاع و استحکام سخن استادانی همچون سنایی را ندارد-
ولی آن گفتار ساده که از سوختگی دلی هم چون او باعث شده که خواننده را مجذوب نماید و همچنین کمک گرفتن او از تمثیلات و بیان داستانها و حکایات مختلف یکی دیگر از جاذبه های آثار او می باشد -
و او سرمشق عرفای نامی بعد از خود همچون مولوی و جامی قرار گرفته و آن دو نیز به مدح و ثنای این مرشد بزرگ پرداخته اند، چنانکه مولوی گفته است
عطار روح بود و سنایی دو چشم او
ما از پی سنایی و عطار آمدیم
*******************
ادیب گرانقدر" فرزانفر" چنانچه زیبا و شایسته است به"شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین محمد عطّار نیشابوری"پرداخته.
به دل ماکه نشست!!!!
باشد که دلچسب دوستان هم باشد.
درود و سپاس....از زحمات همراهان عزیز کتابناک..... که چه در دوره ی رونق و چه در دوره ی مشکلات سایت از پای ننشستند... و همچنان پر قوت و پر توان به انجام یاری خود ادامه دادند8-)8-)8-)8-)8-).....